
فهمیده های کلاس
هر روز یک خاطرا از شهدای دانش آموز
افرادی بودند مثل من و تو! هم سن و سال من و تو! از همه چیزشان گذشتند تا به همه چیز رسیدند. درست مثل من و تو که همین آرزو را داریم...
فهمیده های کلاس1:
دانش آموز شهید محمدرضا شمس الدین
استان: سمنان / محل شهادت: ام الرصاص
■■■
مادرش میگفت:
دلم راضی نمیشد برود. گفتم: اگر بری شیرم را حلالت نمی کنم .
گفت: قبول! یعنی راضی هستی من توی خیابان تصادف کنم و بمیرم ولی در جبهه شهید نشوم؟!
اصلاً اگر نگذاری بروم، شکایتت را پیش حضرت زینب سلام الله علیها میکنم.
مگر خون من از خون علی اکبر و علی اصغر امام حسین علیه السلام رنگین تر است؟
میدانستم حریفش نمی شوم.
گفتم: برو؛ خدا به همراهت...
افزودن نظر جدید